مرد سوم
Wednesday, July 28, 2010
ماه تمام
حواست نبود، نگاهت می کردم. یقه گرد مانتو ات سخاوتمندانه هلالی سفید از گردنت را نشانم میداد. نگاهش می کردم به سان گرگینه ای که ماه کامل مستش کرده باشد
سرآغاز
تن کلمات به درد آمده بود از بس که فشرده بودمشان میان دیوار سانسور...اینجا شاید پناهگاهی شود که من و واژه ها هر دو امن شویم
Newer Posts
Home
Subscribe to:
Posts (Atom)